Web Analytics Made Easy - Statcounter

 

به گزارش گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، همه اتفاقات در حوزه سیاست، روابط بین‌الملل و عالم دیپلماسی با یکدیگر ارتباط دارند، چراکه همه این اتفاقات، تحولات، تصمیمات، واکنش‌ها و مواضع روی هم آثار مثبت و منفی دارند و به تبع آن از همدیگر هم تأثیرات مثبت و منفی می‌گیرند. به‌طورمثال قطع روابط آلبانی با جمهوری اسلامی ایران و فشار سیاسی و روانی بعدی آن در کنار تحریم وزارت اطلاعات توسط آمریکا، بخشی از یک پروژه بزرگ‌تر است تا فشار همه‌جانبه‌ای را به ایران اعمال کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هرچند غرب به موازات این کانال‌های جدید، سعی دارد مسأله همکاری ایران و روسیه را هم به‌عنوان مکملی برای این پروژه فشار همه‌جانبه فعال کند اما بدون شک این پروژه شاخه دیگری هم دارد که روی آن حساب ویژه‌ای باز کرده‌اند و آن جریان تحریف در داخل کشور است. این روزها که به‌دلیل شروع یک فشار همه‌جانبه روانی و تحریمی علیه ایران و درپیش‌بودن انتخابات‌ میان‌دوره‌ای کنگره، رسیدن به توافق به مرحله اما و اگر رسیده است، مسأله برجام و توافق همچنان در صدر اخبار حوزه سیاست خارجی قرار دارد اما رسانه‌های جریان اصلاح‌طلب از دریچه دیگری این تحولات را دنبال می‌کنند که در این گزارش رویکرد آنها را در پنج محور و سرفصل بررسی می‎‌کنیم.

اعتبارزدایی از خواسته ایران

یکی از این رویکردهای پرحجم رسانه‌ای، مسأله اعتبارزدایی از شروط ایران است. جریان اصلاح‌طلب از مسیرهای مختلف به‌دنبال اعتبارزدایی از شروط برجامی ایران است و در این زمینه، استدلال این طیف آن است که طرفین مذاکره باید به اندازه قدرت خود در نظام بین‌الملل، خواهان امتیاز باشند و هرکه قدرت بیشتری داشته باشد، طبیعتا امتیاز بیشتری کسب خواهد کرد!حتی روزنامه اعتماد روز یکشنبه به قلم عباس عبدی در مطلبی با عنوان «مسئولیت برجام متوجه کیست؟» نوشت: «برجام یک توافقی است که حدود آن را قدرت طرفین و نه عدالت تعیین می‌کند. پس اگر توافق انجام نشد، باید مسئولیت تبعات ناشی از انجام‌ندادن آن را پذیرا باشند ... . مسئولیت اصلی این وضعیت نیز متوجه آقای رئیسی است، زیرا قدرت امضای برجام یا رد آن را در دست دارد.» جریان رادیکال با این استدلال مدعی است که ایران باید از شروط اصلی خود یعنی لغو تحریم‌ها، دریافت تضمین معتبر، راستی‌آزمایی عینی و عملی و بسته‌شدن پرونده PMD صرف‌نظر و عقب‌نشینی کند، مسأله‌ای که در تناقض آشکار با منافع ملی کشورمان است و هیچ تطبیقی با عقلانیت سیاسی و حکمرانی مبتنی بر خردورزی ندارد.

انکار ارتباط میان بحران سوخت اروپا و برجام

یکی از شاهکارها و دروغ‌های عجیب این جریان، رد هرگونه ارتباط بین بحران سوخت و زمستان سیاه چشم‌آبی‌ها با موضوع توافق است. رسانه‌های منتسب به جریان اصلاح‌طلب در روزهای اخیر بارها مدعی شده‌اند که نباید زمستان اروپا و بحران انرژی در حوزه یورو را به برجام ربط داده و به دنبال امتیازگیری از این شرایط باشیم. هرچند که ایران هیچ‌گاه برخلاف غرب که تحریم دارویی علیه ایران را هم فعال نگه داشته است، از موضوعات انسانی برای فشار استفاده نمی‌کند. با این‌حال در روزهای گذشته جاوید قربان‌اوغلی، در روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «زمستان سرد اروپا و خواب آشفته مخالفان توافق» مدعی شده: «براساس برآوردهای منابع نفتی حدود ۱۲۰ تا ۱۸۰میلیون بشکه نفت و میعانات نفتی ایران در آب‌های بین‌المللی منتظر توافق هسته‌ای برای فروش در بازار ملتهب انرژی است. براساس گمانه‌زنی‌ها آمریکا با هدف مدیریت بحران و تأثیرگذاری بر قیمت نفت، با روانه‌شدن ۵۰میلیون بشکه نفت ایران در بازار موافقت کرده است. کسانی که با «خواب آشفته زمستان سرد اروپا» مسئولان را به صبر دوماهه دعوت می‌کنند، باید پاسخ دهند که چه امتیازی می‌تواند جبران چنین خسارتی باشد؟» همچنین روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «سراب زمستانی» نوشت: «گروهی کوچک مدتی است که در کنار مخالفت گاه‌وبیگاه خود با برجام مسیر جدیدی را ریل‌گذاری کرده‌اند. مسیری که می‌توان آن را «سراب زمستانی» نامید. هدف آنان این است که با به‌تاخیرانداختن توافق برجام، مدعی شوند که توافق بهتری در زمستان در انتظار ایران است و این سرابی بیش نیست.»

ادعای همصدایی منتقدان برجام با اسرائیل

جریان اصلاح‌طلب بارها مدعی شده است که منتقدان برجام در داخل با اسرائیل همصدا هستند. برای نمونه، احمد زیدآبادی اخیرا در مطلبی نوشته است: «این‌که دولت اسرائیل خواهان مرگ نهایی برجام باشد، اصلا چیز عجیبی نیست! این‌که اصولگرایان تندرو تمام مواضع رسمی دولت اسرائیل درباره احیای برجام را از جنس «عملیات فریب» یا «ره‌گم‌کنی» یا «جنگ زرگری» بدانند هم اصلا چیز عجیبی نیست! این‌که نهادهای تصمیم‌گیر اختیار خود را به دست این تندروها دهند و توطئه‌اندیشی خالص آنها را جدی بگیرند، چیز عجیبی است یا آن‌هم اصلا چیز عجیبی نیست؟»این در حالی است که مقامات آمریکایی صراحتا اعلام کرده‌اند در موضوع ایران و ازجمله مسأله برجام، با اسرائیل دارای هدف مشترک بوده و فقط در مسیرهای رسیدن به این هدف مشترک، میان این دو اختلاف‌نظر و اختلاف‌سلیقه وجود دارد.براساس مستندهای منتشرشده، موضعگیری‌های آمریکا و اسرائیل در برجام در قالب پروژه عملیات روانی «پلیس خوب - پلیس بد» قابل تعریف است. کمااین‌که در همین راستا تل‌آویو تمام تلاش خود را به‌کاربست و در‌این ‌بین اختلافات پادمانی که به یکی از مهم‌ترین موانع بر سر احیای برجام بدل شده، توانست تا حد زیادی به یائیر لاپید کمک کند و از آن‌طرف شنیده می‌شود دولت بایدن برای تأخیر در احیای برجام تا پس از انتخابات پارلمانی در سرزمین‌های اشغالی یا انتخابات کنگره آمریکا به اسرائیل تضمین داده است.حتی این هماهنگی تا جایی است که می‌توان تل‌آویو را موتورمحرکه شکل‌گیری و دامن‌زدن به PMD یا همان «ابعاد نظامی پرونده فعالیت‌های هسته‌ای» ایران دانست که تاکنون هم ادامه دارد؛ یعنی آنچه از زبان تروئیکا در بیانیه روز شنبه مطرح شد یا آمریکایی‌ها و از همه مهم‌تر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره برخی اتهامات به ایران مطرح می‌کنند و در قالب اختلافات پادمانی مانع از توافق شده، به شکل مشخص از سوی اسرائیل مطرح و پیگیری شده است و همه اینها در یک پازل طراحی و اجرا می‌شود.

القای فرصت‌سوزی ایران در مذاکرات

یکی دیگر از ورژن‌های خودزنی جریان تحریف در داخل کشور القای فرصت‌سوزی ایران در مذاکرات است، یعنی از ادعاهای پرتکرار جریان اصلاح‌طلب در مسأله برجام، ادعای فرصت‌سوزی ایران است. این‌که به جهت شرایط اقتصادی، زمان به ضرر ماست و باید با کوتاه‌آمدن از خواسته‌ها و با حداقل امتیازگیری، احیای برجام را رقم بزنیم.

القای اشتیاق آمریکا به اجرای تعهدات

طیف رادیکال این‌طور القا می‌کند که طرف آمریکایی مشتاق احیای برجام است و این ایران است که با امتناع از احیای برجام، مانع از به‌وقوع‌پیوستن آن می‌شود. این درحالی‌است که آمریکا به‌هیچ‌عنوان در پی اجرای تعهدات خود نیست بلکه هدف اصلی واشنگتن، اجرای یکطرفه برجام و سرپیچی از اجرای تعهدات خود است آن‌هم در شرایطی که ایران همه تعهدات خود را گام‌به‌گام اجرا کرده بود و با خروج آمریکا از برجام به همان موازات تعهدات برجامی را کاهش داد. بنابراین اگر دولت بایدن اراده‌ای برای احیای برجام داشت، این موضوع باید در هفته‌های گذشته به اتمام می‌رسید و بار اضافه‌ای توسط واشنگتن به برجام ۲۰۱۵ تحمیل نمی‌شد درحالی‌که به نظر می‌رسد اراده‌ای برای این‌کار در دولت پیر جو بایدن وجود ندارد.

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: رادیکال ایران مطالبات برجامی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۱۳۶۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا جان توافق ایران و عربستان با ابتکار چین در خطر است؟/ پکن از ترس تحریم های ثانویه فروش نفت از تهران را کاهش خواهد داد/ دیپلماسی تلفنی چین میان ایران و آمریکا موفق بود

به گزارش جماران، اندیشکده چتم هاوس در گزارشی درباره تاثیر تنش میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل بر تلاش های چین برای برقراری صلح در منطقه نوشت:

حملات پهپادی و موشکی ایران علیه اسرائیل در 13 آوریل، و پاسخ متعاقب اسرائیل، ثبات آشتی عربستان و ایران را که چین در سال گذشته میانجی آن شده بود، زیر سوال برد: این حملات چشم‌انداز استراتژیک را به‌طور چشمگیری تغییر داده است، امنیت منطقه‌ای را دچار ابهام کرده و شهرت اخیر چین را به‌عنوان یک میانجی معتبر به بوته آزمایش گذاشته است.

پس از حمله هواپیمای بدون سرنشین ایران، پکن بی‌درنگ دیپلماسی تلفنی اضطراری را آغاز کرد تا از تضعیف توافق ایران و عربستان به دلیل وضعیت ناآرام در منطقه جلوگیری کند.  وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، پس از تماس با همتایان سعودی و ایرانی خود، «تأکید ایران بر هدف قرار ندادن کشورهای منطقه و همسایه» - اشاره ضمنی به عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارس- را تحسین کرد. ممکن است تماس‌های مشابهی پس از حمله اسرائیل هم انجام شده باشد. در 19 آوریل، لین جان، سخنگوی وزارت خارجه علنا اعلام کرد که «چین با هر اقدامی که تنش‌ها را بیشتر می‌کند مخالف است.»

یکی از جنبه های قابل توجه واکنش چین ثبات آن بوده است. این کشور همچنان متعهد به حفظ منافع خود باقی مانده و همزمان از اسرائیل و آمریکا انتقاد کرده و خواستار کاهش تنش شده است. پکن مانند موضع خود در مورد تشدید تنش حوثی ها در دریای سرخ، دور جدید تشدید تنش را «سرریز» جنگ غزه می داند و نه کاتالیزور آن. این نشان می دهد که پایان دادن به درگیری غزه ممکن است یک اثر موجی ایجاد کرده و صلح و تنش زدایی را در سراسر خاورمیانه به ارمغان آورد.

این توضیح می دهد که چرا چین حمله 13 آوریل ایران را محکوم نکرد، بلکه آن را اقدامی دفاع از خود خواند. این کشور خود را درست در مرکز جنگ روایات قرار داده  و به طور موثر ادعای دفاع از خود ایران را در برابر ادعای مشابه اسرائیل که برای توجیه مجازات دسته جمعی فلسطینیان در غزه استفاده می شود، قرار داده است.(اسرائیل همچنان حمله بی امان به غزه را دفاع از خود پس از ماجرای هفت اکتبر 2023 می خواند.)

چین در مبادلات خود با ایالات متحده نیز همین کار را انجام داده و از این کشور می خواهد که نقش سازنده ایفا کند و اسرائیل را در زمانی که واشنگتن از پکن خواسته بود تهران را از اقدام متقابل منصرف کند، مهار کند.

آشتی ایران و عربستان در خطر است

نگرانی در مورد توافق عربستان و ایران زنگ خطر را در پکن به صدا درآورد. دو عامل کلیدی نگرانی های چین را برانگیخته است. اول، هدف راهبردی ایران در پشت انتقام‌جویی از اسرائیل، ایجاد یک پارادایم بازدارندگی جدید بود. ایران از سیاست جنگ در سایه و استفاده از نیروهای نیابتی که باعث می شد برخی عملیات های مدیریت شده را به راحتی انکار کند، فاصله گرفت. اسرائیل با حمله متقابل خود ( به اصفهان)  در حال آزمایش خطوط قرمز ایران در حالی است که به دنبال مکانیزم امنیتی جدید برای جایگزینی مکانیزم شکسته شده در 7 اکتبر است.

پارادایم جدید ، ریسک پذیری تهران و تل آویو را افزایش می دهد و در نتیجه حملات تلافی جویانه را تشدید و سناریوی درگیری مستقیم را چه در حال حاضر یا بعد معتبرتر می کند. این رویارویی ممکن است به منطقه خلیج فارس هم کشیده شود و کشورهای این منطقه (به ویژه عربستان سعودی) را وادار کند تا مواضع امنیتی خود را مجدداً تنظیم کنند. آنها ممکن است به این نتیجه برسند که ممکن است دوستی بی پروا با ایران  خطرات بیشتری نسبت به منافع آن داشته باشد. ریاست جمهوری دوم دونالد ترامپ در ایالات متحده می تواند این روند را بیشتر تسریع کند.

عامل دوم، پیشرفت کندی است که توافق عربستان و ایران از زمان امضای آن در یک سال پیش داشته است. این سازوکار همچنان بر مسائل امنیتی متمرکز بوده و نتوانسته به بررسی فرصت های اقتصادی و فرهنگی ادامه دهد.

یکی دیگر از عوامل مرتبط، تلقی اسرائیل از این معامله به عنوان یک تهدید مستقیم و تمایل بالقوه برای از بین رفتن آن است. اسرائیل ممکن است دوستی ایران و عربستان را بی تاثیر بر روند عادی سازی  رابطه خود با عربستان سعودی تلقی نکند، همانطور که ایران با شک به تشکیل ائتلاف امنیتی عربی-اسرائیل تحت حمایت ایالات متحده نگاه خواهد کرد. مطالب درز داده شده به مطبوعات اسرائیل بر مشارکت قابل توجه عربستان و امارات در سیستم دفاع جمعی که تقریباً همه موشک‌ها و پهپادهای ایرانی را در 13 آوریل سرنگون کرد، تأکید کرد، اگرچه این موضوع بعداً توسط ریاض و ابوظبی تکذیب شد.

برای چین، چنین سناریویی خطراتی را برای امنیت انرژی این کشور ایجاد می کند و چشم انداز پکن را برای چارچوب امنیتی جدید در خاورمیانه تیره و تار می کند. یکی از ستون های این مفهوم ایجاد یک پلت فرم گفتگوی چندجانبه در منطقه خلیج فارس تحت ابتکار امنیت جهانی است. چشم انداز چنین کاری می تواند به راحتی با تشدید آشفتگی های منطقه ای تضعیف شود.

جاه طلبی های چین برای محدود کردن نفوذ ایالات متحده بر کشورهای خلیج فارس نیز می تواند معکوس شود. بزرگترین درس برای کشورهای خلیج فارس از دخالت مستقیم ایالات متحده در دفاع از اسرائیل در برابر حمله ایران این است که وقتی فشار وارد می شود، تنها ایالات متحده توانایی ارائه کمک های امنیتی قابل توجه به آنها را خواهد داشت.

 با این حال، یک درس دیگر این است که در حالی که ایالات متحده منافع خود را برای دفاع از اسرائیل به خطر انداخته ، ممکن است این کار را برای آنها انجام ندهد. اما واقعیت این است که تصور در خلیج فارس و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا این است که اسرائیل قادر به تکیه بر توانایی های خود در سناریوی جنگ با ایران نبود.

این چه معنایی برای نقش منطقه ای چین دارد؟ این فرض چین را با فرصت‌ها و چالش‌هایی در تلاش برای ارتقای خود به‌عنوان یک میانجی مسئول و اصول محور در منطقه مواجه می‌کند. تصور رایج در خلیج فارس از 7 اکتبر این است که ایالات متحده متحد اصلی اسرائیل است، این مسئله  شک و تردید در مورد قابلیت اطمینان  به واشنگتن را در میان کشورهای عربی منطقه دامن می‌زند و انگیزه‌ها را برای عربستان سعودی برای متعهد شدن بیشتر به کاهش تنش با ایران افزایش می‌دهد. بی اعتمادی به ایالات متحده همچنین ایران را تشویق می‌کند تا توافق خود با عربستان را منفک از تغییر در استراتژی رویارویی خود با اسرائیل پیگیری کند.

جبهه واحد دیپلماتیک آمریکا و کشورهای اروپایی که پس از حملات ایران، از جمله با افزایش تحریم‌ها علیه ایران با اسرائیل تشکیل شد، شراکت تهران با چین و روسیه را نیز تحکیم می‌کند. با این حال، این بحران محدودیت‌های چین را در حفاظت از توافق میان تهران و ریاض،  فراتر از درخواست از ایران برای تنش‌زدایی و ارسال پیام‌هایی بین ریاض و تهران آشکار کرده است. این تا حدودی به دلیل نقش چین به عنوان یک تسهیل کننده صرف است، نه یک میانجی یا ضامن توافق به سبک و سیاق غربی ها .

دلیل دیگر نفوذ اقتصادی چین است. چین تحت هیچ شرایطی قدرت اقتصادی خود را برای مجازات هر یک از طرفین در صورت نقض مفاد توافق به کار نخواهد گرفت. از منظر چین، تحریم‌ها ممکن است در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نتیجه معکوس داشته باشند چرا که نوسان های این منطقه می تواند مستقیماً به منابع انرژی چین ضربه بزند.

چین به تلاش برای برقراری ثبات در شمال آفریقا و خاورمیانه ادامه خواهد داد. از آنجایی که ایالات متحده در حال سفت کردن پیچ تحریم صادرات نفتی ایران است، خریدهای چین از ایران تا پایان سال جاری کاهش می یابد تا از تحریم های ثانویه آمریکا در امان بماند. از قضا، این می‌تواند تعادل چین بین ایران، عربستان سعودی و اسرائیل را آسان‌تر کند، زیرا این تصور را کاهش می‌دهد که پکن در حال حمایت مالی از استراتژی دفاعی ایران با خرید نفت از این کشور است.

در سناریوی تیره و تار درگیری گسترده‌تر، می‌توان انتظار داشت که چین همان الگوی بازی‌ را که در جریان حملات حوثی‌ها در دریای سرخ اجرایی‌کرد، اعمال کند: یک اقدام موازنه‌سازی دقیق با هدف نهایی حفاظت از منافع اقتصادی خود و در عین حال انتقاد از آمریکا و اسرائیل.

دیگر خبرها

  • اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم!
  • ادعای‌های متعارض اصلاح‌طلبان در خصوص انتخاب هیئت رئیسه مجلس/ از نگاه چپ‌ها قالیباف با پایداری ائتلاف می‌کند یا با اعتدالی‌ها؟
  • اسرائیل پاسخی به مطالبات مقاومت فلسطین نمی‌دهد
  • حال و هوای انتخاباتی در ۱۵ استان
  • افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای ۲۰ ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران
  • افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای 20 ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران
  • گرگ و میش توافق
  • از پیشرفت در مذاکراه تا ضرب‌الاجل اسرائیل/ گفتگو در مرز خوش‌‎بینی و بدبینی جریان دارد
  • مثلث آمریکایی چه هدفی را در تقابل با فعالیتهای هسته‌ای ایران دنبال می‌کنند؟ / نقشه راه گروسی در تهران پس از عملیات وعده صادق
  • آیا جان توافق ایران و عربستان با ابتکار چین در خطر است؟/ پکن از ترس تحریم های ثانویه فروش نفت از تهران را کاهش خواهد داد/ دیپلماسی تلفنی چین میان ایران و آمریکا موفق بود